آن شب که آسمان سر و سامان گرفته بود
اندوه چشم های تو پایان گرفته بود
دریا کنار سفره ی بخت تو می نشست
یعنی بهار بوی خوش نان گرفته بود
شب های شعرخوانی نو شاعران شهر
حال و هوای شام غریبان گرفته بود
ابری کنار ساحل احساس ما نشست
پنهان ز دیدگان تو باران گرفته بود
پروانه ها که روی تو را بوسه می زدند
یعنی که عشق راه خراسان گرفته بود.
نظرات شما عزیزان: